الان حکم یک مداد رو دارم که هرچی بیشتر بتراشیش نوکش راحت تر هست و وقتی به عمق مداد برسی شاید کوچیک باشه اما چیزهایی رو نوشته که اسمش زندگیه.
وقتی میبینم که چرا برای این ادم ها بیشتر زمان نزاشتم یک مقدار تو دلم از خودم میرنجم .ولی بیشتر یادمیگیرم که زمان های زندگیم رو در کنار کسانی بگزرونم که واقعا دوستشون دارم و سهمی در زندگی من دارند.
وقتی تلاش کردم خودم برای خودم قدم بزارم و پایبند مادیات این دنیا نباشم ،خیلیا نبودن ،خیلیا از کنارم رد شدن و خب خیلیا هم بودن که الان خودم نمیخوام باشند،اما آخرش اینی شد که الان اینجام .اون موقع خیلی شکننده بود م و دردهای روبازی که هرروز نمک های بیشتری روش ریخته میشد .اما یاد گرفتم که بهتر زندگی کنم .چون چیزی که مهمه زندگی کردنمه.و الان هست که مهمه و خب الان هرچی که باشم خودم هست .
رو ,الان ,اصلا ,های ,زندگی ,مهمه ,که مهمه ,و به ,من اصلا ,زندگیم رو ,و خب
درباره این سایت