از درد های همیشگی که هنگام خواب به سراغم میاید
از مهربانی که همیشه خوب نیست
از ادم هایی که لب تا لب خیابان پیاده روی میکنند
اری شاید از عشق باشد که انها این موقع شب پناهنده شده اند
یا شایدم دردی باشد که نمک ان افزودنی است
عکس هایی که با دیدنش شاد میشوم
گویی در دلم اشکی سرازیر است
اری
انسان ها
نمیدانند معنی گفتن را
نمیدانند معنی الله را
و ان خدایی که شب و روز همراه ماست
خدایی که مارا هرگز در بیم و شادی تنها نمیگذارد
درست است
دیدن اشنایی شبیه او
یا شنیدن صدایش
یا دیدنش و بی اهمیت بودنت
اری این همان پر کشیدن است
یا شایدم دردی که نمکش افزودنی است
ومیسپارم به همان خدایی که کل شی قدیر است:)
درباره این سایت